مصیبت ها
نعمتهای ناشناخته اند!
من در
خواسته هایم
ظرف خود را ندیده
فقط برایت لیست می کنم خدا
و تو از سر مهربانی با نگاه به اندازه ام
آنقدر می ریزی در من
که سر نروم.
و دلزدگی ها
از همین جا
شروع می شود
از همین سر رفتن ها...
پی نوشت:
حرف هایی برای خودم
خودی که غرق غیرخودی هاست...
هنوز دعایمان
بوی امتحان خدا می دهد!
چرا باید یک دنیا
تردید ما را
بله بگوید خدا؟!
خدا می گوید
دشمن دنیا باشید
ولی ما از او
فقط دنیا می خواهیم
گیر کار دقیقا اینجاست
که آنچه دوست داریم
با آنچه دوست دارد
شرق و غرب است!
خدا
وقتی
دوستت
داشته باشد
انقدر
می دهد
که او را
ندهی
جای
این داده ها...!
تعیین تکلیف کردنهایمان
برای خدا را
دعا نگوییم!
با این یعنی دعاها
کِرکِره کو استجابت را
بیا بکشیم پایین لطفا!