حق با ملائک بود
من ارزش این همه لطفت را نداشتم...
این بنده ی همیشه شاکی را
راضی بگردان!
و ذره ایی ز رضای حسین
به ما بچشان!
به خدا یقین دارد
که متعجب به "شک شک" زل می زند
و به ما می خندد
که پر از "شک" هستیم!
پی نوشت:
شک شک
نام یه اسباب بازی است
که تکانش میدهند و صدایش
توجه بچه را جلب می کند!!
دستم را می کشد
"بمان ،آفرین"
و من که خوشی زده زیر دلم...
با دلخوری می گویم
"بس است مهمانی...!"
خیلی این چند روز
زحمت کشیدی...
تمام تلاشت را کردی!
اما خب انگار قسمت نبود
مابرگردیم!!
خدایا
دیگر بس است
بیا و اینقدر خودت را اذیت نکن
این دستگاه ها را قطع کن
آن کپسول اکسیژن معنویت را هم...
مرگ من،مرگ مغزی است...
شوک شبهای قدر هم
جواب نداد!
سرنوشت ها را رقم زدی..
"حالا خدا خودمانیم...
امسال چه آشی برایمان پختی؟!"