بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنینباز این دل غمدیده گرفته ست بهانهواندرطلبت می رود او خانه به خانههر باغ گلی دیده زروی تو بپرسدهر جا که رود در پی آثار ونشانه ای صاحب این عصر بگو پس تو کجاییظلمت زده وکفر سراپای زمانههر منتظری سوخته از هجر تو یارابازآ که شد اشکم همه از دیده روانهگر با منی ای یار به اشکم تو وفا کناز عشق تو دارد به دلم شعله زبانهای قلبه امکان همه پرده بیندازجانا غزل آمدنت گشته ترانهپروانه صفت دم نزدم سوزم وسازمتا آن گل رویت زده امید جوانههنگام دعا دور حرم بلکه تو باشیبا مهر وجودت بشوم شانه به شانه ((دلداه )) که پیراست سحر بلکه نمانداو را نظری کن به دعا های شبانه آپم **المهدی طاووس اهل الجنه**