زیبا نوشتن از درد و رنج به معنی خوب جلوه دادن بدی ها نیست...آنگونه که وقتی زینب زخم میخورد و درد میکشد فریاد بر می آورد :مارأیت إلی جمیلا...اخوی زیبا نوشتن از درد یعنی این...!نه بدی ها را خوب جلوه دادن!
اصلأ دلیل قابل قبولی نبود برادر چون انتقادم به بد نوشتن بود نه از درد نوشتن!که از درد ، زیبا نوشتن نبوغی سرشار میخواهد!چون دقیقأ برعکس گفته شما اگر به تاریخ یا حتی دوره معاصر نگاه کنیماتفاقأ نویسندگان و شعرایی دلنشین و محشر می نویسند که با آنها بد تا شده است!چون دلیل بزرگ و زیبایی ، که اساسأ عامل نوشتن است رنج و درد است!وگرنه خب اغلب در شادی قدرت و بارقه و تلاش برای "نوشتن" کم می شود انگار!البته باز هم اشاره میکنم اینها صرفأ تحلیل من از واقعیت در جریان است!عین لام:زیبا نوشتن از بدضایع کردنی خوبی هاست...
اینم جالب نبود!به نظر به طور کلی اصلأ تبحر شما تو نوشتنبرای عشق های آسمانی خیلی بهتر از عشق های زمینی ست!البته این صرفأ دیدگاه بنده بود!عین لام:من بد می نویسم از عشقهای زمینی...قبول دارم.چرا که با ما بد تا کرده اند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.