نمیدانم چرا حس میکنم درد میان جان نشسته است...!....این خانوم سین لام چه دل پری داره از شما!....ما که اینگونه نوشتن را دوست میداریم ، قلمت سبز و جوهری برادر...!عین لام:ما دلگرم به نظرات شیرین شما
سلام خسته نباشی اخه تا کی می خوای اینقدر خشکیده حرف بزنی بابا بسه هر وقت نوشته هاتونو میخونم بیشتر از دین زده میشم . میتونی مثل من حرفتو بزنی رک وراست.عین لام:سلامو تحیتباکمال تشکر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.