همین هفته قبل
خوشحال بود و خندان
دو روز دیگر عروسی پسر کوچکش بود
کارت دعوت را همان جا داد و رفت...
***
دو روز می گذرد از عروسی که برگزار نشد
تا ساعت 12 ظهر امروز روی تخت بیمارستان و
حالا مهمان خدا...
دایی جان ، سلام مرا به خدا برسان!
همین هفته قبل
خوشحال بود و خندان
دو روز دیگر عروسی پسر کوچکش بود
کارت دعوت را همان جا داد و رفت...
***
دو روز می گذرد از عروسی که برگزار نشد
تا ساعت 12 ظهر امروز روی تخت بیمارستان و
حالا مهمان خدا...
دایی جان ، سلام مرا به خدا برسان!