ای شاه بی لشگر بگو پس لشگرت کو؟گر تو سلیمانی بگو انگشترت کو؟ظرف دو ساعت این همه نیزه شکسته . . .گرتو حسین مادری پس پیکرت کو؟لایوم کیومک یا ابا عبد الله . . .
میگفتند:کربلا از عمر آدم حساب نمیشود...بین الحرمین را با اشک قدم میزدم و التماسش میکردم:بیا از تمام عمرم بگذر وتنها این چند روز را به حساب عمرم بنویس ...!