از غریبی ات..
پس برایت می نویسم
روضه ای مکتوب
کاش این دست شکسته بود و
این چشم نابینا...
تا در تاریخ نمی دیدم
که آن کوفی
به شکرانه کشتن تو با لب تشنه
نام شتر آبکش خود را "ح س ی ن" می گذارد
از غریبی ات..
پس برایت می نویسم
روضه ای مکتوب
کاش این دست شکسته بود و
این چشم نابینا...
تا در تاریخ نمی دیدم
که آن کوفی
به شکرانه کشتن تو با لب تشنه
نام شتر آبکش خود را "ح س ی ن" می گذارد