سلام حسینیه
لا اقل اگر در به رویم نمی گشایی؟
اگر مرا به خود راه نمی دهی
جواب سلامم را بده
حسینیه هم حسینیه های قدیم
از من دلگیر نشو
از وقتی که غیر انتفاعی شدی
مال پولدارها شدی!
از وقتی که خصوصی سازی شد
انبار شدی!
و بهترین جا برای برگزاری مجالس ختم
تو هم پولکی شدی!
و محل قرار هیئتی ها نه
محفل جلسات ترک اعتیاد شدی!
ما عوض شدیم یا تو!!!
ما همان حسینیه های قدیم را می خواهیم
که همیشه بساط روضه خوانی و عزاداری و گریه بپا بود
و سوال تکراریم از تو
چرا فقط ده شب محرم مهمان داری؟
حسینیه با توام؟
کلامی بگو
چرا همیشه قفل کتابی به سینه داری؟
چرا پیرمردان کم طاقت
آنان که حوصله خودشان را هم ندارند
چه برسد به ما جوانها
کلید دار و صاحب اجازه تو شده اند؟
چرا دیگر از جوانان خالی شدی؟
چرا فقط در انتخابات تبدیل به ستاد انتخاباتی می شوی؟
با من حرف بزن حسینیه؟
چرا روضه را خانه نشین کردی؟
مگر قرار نبود هر دری بسته شود جز درب حسینیه
وقتی مساجد خانه های خدا هم شیفتی شد
امیدمان به تو بود
اما تو هم غصب شدی!