تسبیح باشد برای تو
نفس می زنم برای حسین
تسبیح از این بالاتر...!؟
بعد از آنکه رسول اکرم(ص) تسبیحات را به کوثرش عطا کرد، حضرت فاطمه ابتدا رشته ای از پشم تابیده و با آن به تسبیح پرداخت. تا اینکه حضرت حمزه بن عبدالمطلب شهید شد، پس حضرت فاطمه از تربت قبر آن بزرگوار خاک برداشت و تسبیح ساخت و با آن تسبیح می کرد و مردم نیز چنان کردند و چون سیدالشهدا حسین بن علی(ع) شهید شد، سنت شد که از تربت آن امام مظلوم تسبیح سازند و با آن ذکر گویند.
-------
از حضرت ولی عصر(عج) سؤال شد، آیا جایز است با تربت(سیدالشهدا) تسبیح درست کرد و آیا ذکر با این تسبیح فضیلتی دارد؟ حضرت پاسخ دادند:
با آن تسبیح ذکر بگویید که چیزی از تسبیح گفتن با آن بالاتر نیست، و از جمله فضیلت و برتری آن ، این است که گاهی انسان تسبیح گفتن را فراموش می کند اما تسبیح را می گرداند برای او ثواب تسبیح گفتن را می نویسند
--------
خطاش کجا بود؟
به هر حال یه چیز مثبتی رو نفی کردید
راستی روایتش رو هم پی نوشت کنید برای افراد جاهلی مثل ما!
یه جای این جملتون میلنگه حاج آقا
حس همون زنجیر و....اینا رو میده بهم
تسیبح داشته باشید بخصوص از نوع تربتش
نفس هم بزنید برا حسین (ع)
ما رو هم دعا کنید
از انتقادات ماهم دلگیر نشید یه موقع:)
منظور من هم این نبود
صرفا براشت از تسبیح وسیله ای برای ذکر گفتن هست(روایات بالا هم فقط برای این بود که تسبیح چیز من دروردی نیست!)
که اینجا نفی شده بود
"خنده بر لب صبحه برکف دل پر از شوق گناه!"
شوق گناه و خنده بر لب کنار صبحه اومده!
مقدس مآبی از کجاش براشت میشه!
صرفا ایراد ادبی بود
موفق باشید