سر تک تک ماهی ها را
زیر آب کرد!
حالا کارش این شده
هر روز می رود
کنج آکواریوم
ور دل این پمپ هوا می نشیند
از عذاب وجدانش می گوید!
"آه پدر مقدس!
سر چند لقمه بیشتر...!"
دیشب جسدش را
روی آب دیدم
روی شیشه
قبل از خودکشی
چیزهایی
نوشته بود...!
"حرص، طمع ،تنهایی
و از لخت کردن
سیم برق پمپ هوا !
او هم مثل این ماهی ،
اسیر دام شیشه ایی اش شده
و طعمه اش ،
عروسک های انسان نمایی ست
که از پشت قاب شیشه ایی
به آنها خیره شده است...