سوار قاطر بود و

مدینه را بر سرش گذاشته بود

صدای عایشه را همه شنیدند

"کسی را که دوست ندارم

می خواهند در خانه ام خاک کنند!!!"

و دستور تیرباران را صادر کرد

تیرباران آنکه پیامبر دوستش داشت!


پی نوشت:

غریب حسن