گاهی خودم را می بینم
که دست روی دست گذاشته ام
تا تو را بکشند
پی نوشت:
حسین غریب
آقای من پیمان خود را از گردن ما بر ندار
ما را در تاریکی شب رها نکن تا به تو پشت کنیم
خودت ما را به این کاروان دعوت کردی حالا رهایمان نکن
آقا بگذار فدایت شویم
آقای من پیمان خود را از گردن ما بر ندار
ما را در تاریکی شب رها نکن تا به تو پشت کنیم
خودت ما را به این کاروان دعوت کردی حالا رهایمان نکن
آقا بگذار فدایت شویم