عین لام

سلام
وخیلی بی مقدمه..
اما جناب نصیحت گر به نظر بنده شما کمی نرم تر فکر کنید...
بهتره....
نقد خوبه
چون به هرکاری روح میده..
ولی به نظرمنِ نوعی که چند وقتی هست بانوشته های آقای عین لام آشنایی دارم وهمه رو خوندم تقریبا همه ی این انتقادات وارد نیست..
ولی ای کاش وقت میذاشتن آقای عین لام وجواب میدادن به انتقادات..
ونظر شخصی شون رو می گفتن..
شاید واسه خیلی ها سوال باشه...
اینجام مخاطب خاص خودشو داره...

ولعاقبه للمتقین...

این آخرین باره که وقت شما رو میگیرم تو این پست آقای لاری زاده .

باز هم سلام

جواب آقا یا خانم شیرازی

اولا که شما فعلا 3 نفرید و من یک نفر . یعنی 3 به یکیم . و در ضمن من نگفتم که ذهن شما خاکستریه

دوما که  دوست عزیز شما از کجا می دونید که تذکر شخصی داده نشده ؟

سوما که تذکر شخصی اصلاح بعد از این رو منجر میشه (البته اگر قبول بشه ) ولی تذکر عمومی اصلاح گذشته رو هم شامل میشه .

چهارما که من با منطق حرف زدم نه به راحتی . بلکه با منطق . طرز صحبت من تخریبی نیست بلکه سازنده است . و بقول ائمه مان " بهترین دوست من کسی است که عیب های مرا به من هدیه دهد "

پنجم اینکه من نوشتم ایراد ایشون ایراد گرفتن از خداست که داره رواج داده میشه . شما یه سری به نوشته های لینک های ایشون بزنید . همشون از خدا دلگیرند . 

امیدوارم مطلبی نمونده باشه جواب بدم .  در ضمن کجای اسلام هست که انتقاد باید نرم باشه . ما خیلی از جریانات از امام ها داریم که خیلی کوبنده تر از حرف های من انتقاد میکردن . من ملزم به پیروی از نوع تفکر شما نیستم . من تفکرم اسلامی است . پس لطفا مطالعه تون رو یکم بیشتر کنید . مبلغ هیچ وقت حق اشتباه نداره . چون با اشتباه ایشون دین به خطر میافته . و اگر هم اشتباه بکنه باید کاملا کوبنده ازش انتقاد کرد . این فرهنگیه که امام علی داره . لطفا حداقل یه دور نهج البلاغه رو بخونید . اگرم حوصله خوندنشو ندارید خبر کنید تا من بنویسم نص مطلب رو .

یا علی

و اما جواب " یه عاشقانه ی ساده " :

دوست عزیز یه عاشقانه ی ساده ! کجای حرف های رهبر در این مورد بوده ؟ اولا که من گفتم یک مبلغ اسلامی نباید از سنگر یک فرهنگ یا حتی اسلام با مردم حرف بزنه . چون خیلیا با ما ( یعنی اسلام و نظام ) در این موارد مشترک نیستند . حدیث هم آوردم که ارزش عالم به عقلشه نه به اسلام گرایی یا نظام گرایی اش . مثلا جریانی داریم که امام علی میرند و در خونه یک پیر زن نان می پزند ولی خودشون رو به عنوان خلیفه معرفی نمی کنند . در حالی که میتونستن بگن و سربازا بهش رسدگی کنن . یا همین مهدی باکری خودمون که به عنوان یک مرد میره و از خانه ی سیل زده سیل رو بیرون میریزه ولی نمیگه من شهردار ارومیه هستم . اگر فرهنگی از یک سنگر گفته بشه تاثیر نداره . نمیدونم تونستم برسونم یا نه ؟

در ضمن اینجور که اینها از نظام نوشتن انگار نظام هیچ ایرادی نداره . آخوند باید نترس باشه و ایراد های نظام رو هم بگه . شما میتونید یه مثال انتقاد از نظام رو به من بگید ؟

 دوست عزیز به گفته ی همه ی محققان جریان " موسی وشبان "  ساخته ذهن مولوی است و واقعیت تاریخی ندارد . میتونید برید و بپرسید .  در ضمن نمونه ای از  گفته ی من :

"

جوابیه:

"یک مسلمان هیچ وقت از طرف یک فرهنگ با مردم حرف نمیزند . مثل فرهنگ جمهوری اسلامی"

کجای دنیا همچین جمله ای صحیح است و قابل قبول؟در دنیایی که ما زندگی می کنیم ونام دموکراسی برآن نهاده اند هر فردی می تواند متعلق به حزب خاصی باشد واز حزب وگروه وفرهنگ خود اعلام حمایت کند و برای حزبش تبلیغات انجام دهد خواه صحیح باشد خواه غلط آیا نام نهادن برهمچنین افرادی به عنوان آخوند درباری ویا ...صحیح وقابل دفاع است؟برای اطلاعات بیشتر رجوع شود به سخنان مقام معظم رهبری در اولین روز سال92

"تو نوشته هاتون گاهی خدا رو دست میندازید (گرچه خودتون همین منظور رو ندارید ولی خواننده این جور برداشت میکنه ) مثال هاش زیاده"

میشه یک عدد از این مثال ها را بیان نمایید.شاید شما تنها خواننده ای باشید که همچین برداشتی می کنید.یاداوری می کنم داستان موسی وشبان را که خدا به موسی امر نمود به بنده ام بگو با هر زبانی ولحنی که دوست دارد مرا بخواند.

تک تک جملات بعدی هم دارای جواب است که دیگر حوصله یاری نمی کند...

 

آقای محترم من کاملا متوجه منظور شما میشم.

دوست عزیز من هم کاری به جنجال ندارم .

بنده عرضم اینه : اگر کاری خلاف شرع اسلام فرهنگ سازی بشه و یک ملتی از آن تاثیر غلط بپذیرند میشه فقط به پخش کننده فرهنگ تذکر داد ؟ پس تکلیف فهم اشتباه مردم (آن هم به صورت نا خود آگاه ) چی میشه ؟

من هم میگم پند و اندرز پنهانی ولی زمانی که اون ایراد به خود شخص وارده نه به همه ی بازدید کننده های وبلاگشون . زمانی که یک فرهنگ اشتباهه باید همه مطلع بشن نه گسترش دهنده یک فرهنگ . مثل اینه که یه خونه رو یه شیلنگ  آب پرکرده . شما می گید کافیه فقط شیر آب رو ببندیم . در صورتی که من میگم هم باید شیر آب بسته شه هم باید خونه خالی بشه .

در ضمن دوست عزیز انتقاد تند با زبان تند خیلی فرق داره . فهم این موضوع سخته ؟ آقای عین لام سخته ؟ انتقاد تند یعنی انتقادی که به نفع همه است . ولی زبان تند یعنی زبانی همراه با فحش نه منطق . فکر نمی کنم زیاد سخت باشه .

این یک مطلب اثبات شده است . هم در شرع - هم در عرف -هم در اسلام - شما میتونید در این مورد بحث کنید که آیا حرف های ایشون نشردهنده یک فرهنگ غلطه یا نه ؟ فقط همین - بقیه مسئله عین 2+2=4 اثبات شده است . یعنی بدیهیه . خیلی جالبه که یا من حرف شما رو نمی فهمم . یا شما دقت بیشتری تو نوشته های من نمی کنید .

یا علی

دوست ندارم صحبت ها به چالش کشیده بشه.یعنی پسندیده نیست.

با سلام به برادر شیرازی

اولاکه بازم میگم اندرز گفتن برادر زمانیه که کارش مربوط به خودشه نه مربوط به تبلیغ یک فرهنگ - حدیثی از امام علی میفرماید " به همه با حسن ظن نگاه کن الا مسئول که با سوء ظن " پس کسی که ادعای تبلیغ داره باید با سوء ظن نگاهش کرد نه با حسن ظن . گرچه من با حسن ظن نگاه کردم.

دوما که  از فرض خلف یک حکم صحیح حاصل نمیشه - من گفتم بر خلاف همه ی منتقد ها - نگفتم که من منتقدم ؟گفتم ؟

سوما که من مثال آوردم که گله کردن از خدا اشتباهه و ایشون بی هیچ محابا در جمع از خدا گله می کنند نمونه هاش هم زیاده . پس کسی که از خدا گله داره و این اثر رو به ملت هم میرسونه باید اشتباهش نه تنها به خودش بلکه به همه گفته بشه تا این فرهنگ اشتباه بین شما نشر نکنه .

آقای عزیز شما بدونید من تنها همین 8 مورد رو نقد کردم و گفتم که مطالب دیگه رو اگر نقد کنم نمیشه نظر میشه کتاب . در ضمن من همون عکسی هستم که در وبلاگم هستم . و از این عکس نمیشه نتیجه گرفت که جوان بودن دلیل بر نافهمی فرده - چون همانطور که می بینیم در زمان فوت حضرت پیامبر ایشون همه رو به اطاعت از "اسامه " که جوانی تقریبا همسن ما بود دعوت کردند ولی اون ها که اطاعت نکردند از همون جا گمراه شدند . و در ضمن اینو میدونیم که حرف حق را هر کی گفت بشنو .

و در آخر :

اگر پیری هنر بودی      شدی ابلیس پیغمبر

 

اللهم اهدنی من عندک

سلام

من گفتم منتظر جواب ها در وبلاگم هستم . چون اولین جوابی که به سوالاتم داده شده اینه  " ولی خارج از حوصله من ودیگران هست."

من گفتم که اگر خارج از حوصله این وبلاگه خارج از حوصله من نیست . پس می تونید تو وبلاگم بگید . چرا ؟ چون تنها راه ارتباطی من با شما همین وبلاگه و آدرس وبلاگ خودم . این وبلاگ که حوصله جواب ها رو نداره ولی من خودم حوصله دارم بشنوم . پس نتیجه میشود تنها میشه با حضور در وبلاگم جواب داده بشه .

در ضمن شما می تونید یه نگاهی هم به آمار بازدید من بزنید - هم به نظرات من - فک کنم هر دوش از وبلاگ شما بیشتره . با وجود اینکه مطالب شما روزانه است و نیاز به بازدید بیشتر داره .

موفق باشید  / یا علی

سلام

با سلام

اولا که شما می تونید اثبات کنید که گفتن اشکال در جمع ایراد داره ؟

دوما که  من از ایشون انتقاد نکردم . چون فعلا انتقاد کردن جنبه میخواد . نه در خود ایشون بلکه در همه ی مواد جامعه ( البته بیشتر از این نمیتونم چیزی بگم )

سوما که ایشون گفتن مرا نصیحت کن - من هم نصیحتشون کردم - البته خیلی کم - بازم میگم ایشون از نوشته هاشون برمیاد که خیلی متحجرند . در ضمن من چند تا مطلب اشاره کردم که جوابشون رو از هیچ کس نگرفتم . همه ی طرفدار های ایشون هم به همین چن کلمه که نمیدانم درست نیست و از اینجور حرف ها بسنده کردند در صورتی که نوشته من خواهان جواب است نه احساس همدردی !

ایشون که به عنوان یه مبلغ کار می کنن باید بدونن اسلام ناب چیه - اگر از سنگر اسلام حرف نمیزدند حرف شما درست بود و ایراداتش باید به طور خصوصی گفته می شد ولی ایشون دارن تبلیغ اسلام می کنن و افرادی مثل شما ازش تاثیر می پذیرید . پس حرف هایی که میزنن مسئولیت داره .  و اگر اشتباه باشه باید در جمع گفته بشه . مثل اینه که یه آخوند داره رو منبر حکم موسیقی رو میگه و میگه که موسیقی به هر نحوی باشه ایرادی نداره - آیا باید ایرادشونو مخفیانه گفت ؟ جواب مشخص است - خیر - چون داره از اسلام مایه میذاره و تعریفی از اسلام رو اشتباه به مردمتحویل میده . نمیدونم تونستم قانعتون کنم یا  نه . در ضمن من بازم منتظر جوابم در وبلاگم هستم .

hovsele.blogfa.com

اللهم اهدنی من عندک

دوست داشتم دوباره دیده شه جواب این پست توسط جناب نصیحتگر.

سلام بزرگوار

جناب نصیحت گر سلام

سلام .

دوست عزیز "یه عاشقانه ساده " شما آزادید که حرف های من رو بپذیرید یا نپذیرید ولی بدونید در علم و عقل , یک چیزی قبول است اگر و تنها اگر مثال نقض نداشته باشد . میتونید دلیل های نپذیرفتن حرف هامو که از حوصله جمع خارجه ولی تو حوصله خود من جا میشه و بیرون هم نمیزنه - تو وبلاگم بنویسید .

hovsele.blogfa.com

در ضمن این یک تحلیل از نوع نوشتن وبلاگ ایشونه . هر کسی آزاده نظر دیگری بده ولی هیچ کس آزاد نیست بدور از عقل و با احساسات نظری رو به دیگران تحمیل کنه .

+  اللهم اکرمنی بنور الفهم ...

من حرف های ایشون{نصیحت گر} رو اصلا قبول ندارم.

دلیلاش هم خیلی زیاده ولی خارج از حوصله من ودیگران هست.

اصلا همین پاسخ شما"باسپاس عالی بود و بجا"شخصیت شما رو از خیلی های دیگه جدا کرده.

اللهم اخرجنی من الظلمات الوهم

میگم این سیستمه موافق ومخالف

همون لایک ودیز لایک نیست احیانا؟؟؟

به نام سلام

1-بر خلاف همه ی منتقدها من گمنام نیستم . من کاملا نام آشنا هستم .

2- البته "انسان بی ضعف خداست " : و صد البته خدا انسان نیست - و حتی اگر منظورتان استعاره باشد باز هم در محافل ادبی تشابه خدا به انسان درآثار ادبی نیز اشتباه است .

3- بدور از تعصب عجیبی که نسبت به اسلام دارم و همیشه سعی کردم یک مسلمان باشم تا یک فرد مدرن , هیچ وقت از سنگر اسلام با دیگران حرف نمیزنم چون نه همه مسلمانند و نه حتی بعضی از مسلمانان مسلمانند . بر خلاف شما که از منظر اسلام می نویسید . بهتره از منظر عقل بنویسید . بقول امام کاظم که به هشام فرمودند : دو حجت بر تو است حجتی آشکار و حجتی نهان - حجت آشکار انبیا و رسولانند ولی رسول نهان همان عق آدمی است و ارزش عالم به عقل اوست .

4- شما که ادعای مسلمانی دارید بدانید که یک مسلمان هیچ وقت از طرف یک فرهنگ با مردم حرف نمیزند . مثل فرهنگ جمهوری اسلامی . من نمیگم حمایت از جمهوری اسلامی اشتباهه .شایدم کار  درستیه - ولی نباید از سنگر اون هم حرف بزنیم . بازم منظورم رفتن به سنگر عقله . که بین همه مردم مشترکه . من ابا دارم به شما لقب آخوند درباری بدم - ولی بدونید همیشه سعی کنید تفکرتون مبتنی بر عقل باشه نه مبتنی بر احساس - چون خیلیا از گفتن خیلی چیزا ابا ندارن .

5- تو نوشته هاتون گاهی خدا رو دست میندازید (گرچه خودتون همین منظور رو ندارید ولی خواننده این جور برداشت میکنه ) مثال هاش زیاده .

6- نگاه تون به عشق (حتی بر فرض عشق زمینی ) یه نگاه متحجرانه و بدور از فرهنگ پیامبر و اهل بیت هست . در صورتی که امام علی (ع) در نهج البلاغه "زن را گل معرفی می کنند " شما نگاهی کاملا متحجرانه و کاملا آخوندی و ضد اسلامی به یک خانم دارید .

7- مثل اکثر وبلاگ نویس های به اصطلاح مذهبی از رافت اسلامی خبری ندارید و به مخالفانتان بدون هیچ منطقی می تازید . نمونه هاش باز هم زیاده . مثل همین مطلب "همان دروغ ها " .بدونید که ما حق نداریم در مورد مطلب خودمون اظهار نظر کنیم .

8 - بعضی مطالبتان حتی از خدا هم گله دارند . زیاد خدا را مثل آدم فرض می کنید . یعنی چه " وقتی خدا از حرف هایمان خسته شده " در صورتی که خدا تو حدیث قدسی میگه " ای بنده ی من وقتی به نماز می ایستی انگار می کنم فقط همین یک بنده را دارم در حالی که تو چنان فکرت مشغول است که انگار چندین خدا داری "

این یعنی یه فرهنگ غلط مغایر با اسلام . مثلا شما آخوندید .ولی فرهنگ ناب اسلامی رو فراموش کردید .

 

9- بعضی از سخن هاتون از نظر فنی (یعنی ادبی ) اشتباهند مثل همین مطلبتون " حسرت وداع " . یعنی چه "بی خداحافظی رفتی " مگر اومده که بی خداحافظ بره . این در حالی درسته که شما رابطه ی خاصی با آقا داشته باشید .

10- خیلی زود از وضع جامعه عصبی میشید و کاملا فردی افراطی و بدور از اسلام هستید . یعنی چی " اینها اگر نباشه میشه باغ وحش " شما نمی تونید به افراد توهین کنید . هیچ جای قرآن ننوشته فاصله ی انسان با حیوان تنها غیرته . یا فاصله ی زن با حیوان تنها حیاست . نه فاصله ی انسان با حیوان خیلی چیزاست . نمونه اش عقل . این بی عفتی ها همش ناشی از جهله . پس بهتره به جهل بتازید .

و خیلی اشتباهای دیگه که نیاز به توضیح نیست کافیست خودتون یه دوری بزنید .  

در آخر متاسفم برای قشر خاصی از جامعه مثل شما که دارید یک نوع وهابی شیعه می سازید . یک شیعه بدور از اسلام و بدور از فرهنگ اهلبیت و افراطی به تمام معنا . یک شیعه عقده ای که به جای تعریف از فرهنگ اسلامی خودمون هی به فرهنگ غلط این و آن می تازید .

اللهم اهدنی من عندک