از حد که بگذره حقیقتا آدمیزاد رو از میدون به در میکنه... بد هم به در میکنه...
آدم یه روز به خودش میاد و میبینه ای بابا... چقدر از اون انسان آرمان گرای پر انرژی ئی که انگار هیچی روزگار نمیتونست عوضش کنه فاصله گرفته...
یه زمانی آدمیزاد فکر میکنه میتونه دنیا رو تغییر بده... اما بعد که میاد وسط میدون میبینه روزگار تمام سعی و نیروشو جمع کرده تا اونو تغییر بده... اونوقته که عاجزانه فقط از خدا میخواد خودش تغییر نکنه تو این گیر و دار... از خدا میخواد... چون مطمئنه اگه دست خودش باشه ممکنه بدجور تغییر کنه...
۲۳ شهریور ۹۲، ۲۳:۳۷
پاسخ:
زیبانوشته ایی بود تلخ
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
عیدتون مبارک
چند وقتی هست که به خواننده های این وبلاگ پیوستم
البته از نوع خاموشش
بسیار زیبا و متفاوت می نویسید
در پناه خدا و موفق باشید