در غربت وطن، امشب، خوب قهمیدم تنهایی حسین را... خودمانیم دلم برای یک هق هق، آن هم با صدای خیلی خیلی بلند از سر درد، بی حرف و حدیث مردم، تنگ شده بود... خودمانیم، تنها...
۸ آذر ۹۲، ۱۲:۳۲
پاسخ:
حرف مردم
پایانی ندارد
پس بلند گریه کن
ان هم خیلی بلند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
وقتی حسین بر زبانت می وزد؛
سلول هایت آفتابی می شوند.
تمام آبشارهای جهان به سمتت می دوند؛
آرامشت را به طوفان می سپاری؛
نام کوچک تمام گل ها را به یاد می آوری و چون
به لاله میرسی؛بلند می شوی؛کلاهت را برمی داری و
شرمندگی ات را در یقه ی پالتویت پنهان می کنی.