جهت اطلاع اینان
که در مجلس سیدالشهدا
قلاده به گردن می زنند بگویم
یزید سگ باز بود عزیزم
اشتباه گرفتی!
جهت اطلاع اینان
که در مجلس سیدالشهدا
قلاده به گردن می زنند بگویم
یزید سگ باز بود عزیزم
اشتباه گرفتی!
تو قدر و قیمت سگ را ز من چه می پرسی؟
ســـگ محـــــله ی لیــــلی حکـــایتی دارد
ســــگی که معــبر او پیچ کوچه لیلی است
فقــــط به خــــاطر لیـــلی اسـت قیمتی دارد مرحوم کمپانی (ره)
همچنین خواجه نصیر الدین طوسی؛ وصیت کرده است که روی قبر او بنویسند: «و کلبهم باسط ذراعیه
بالوسیط» «و سگشان (به حالت پاسبانی) دو دست خویش بر درگاه (غار) گشاده
بود.» کنایه از اینکه من هم سگ نگهبانی در کوی اهل البیت علیهم السلام
هستم. بنا به وصیتش بر روی سنگ مزارش این آیه قرآن را نگاشتند.
همچنین قصیده معروف مرجع عالیقدر حضرت آیةالله وحید خراسانی حفظه الله معروف است که سروده اند:
وحیدم من اگر در جرم و تقصیر سگی بودم شدم در کوی تو پیر
برآن خانی که یک عالم نشسته سگـی هم در کنارش پا شکسته
تو که قاتل به خان خود بخوانی نپنــدارم که این سـگ را برانی
اما ذکر روایتی خالی از حسن نیست. امیرالمؤمنین (علیه السـلام) می فرمایند:
طوبی لمن کان عیشه کعیش الکلب ففیه عشرة خصال فینبغی ان یکون کلها فی المؤمن
خوشا به حال کسی که زندگیش مثل زندگی سگ باشد !در سگ ده خصلت پسندیده است که مؤمن به داشتن آن سزاوارتر است.
سگ در میان مردمان ، قدر و قیمتی ندارد که این حال «مساکین» است. سگ مال و مِلکی ندارد که این صفت «مجردین» است. خانه و لانه ای مشخص و معینی ندارد و هر جا که رود همان جا را خوابگاه خود سازد و همه زمین بساط اوست که این از نشانه های «متوکلین» است.اغلب اوقات گرسنه است و این عادت «صالحین» است.اگر صد ضربه تازیانه از صاحب خودش بخورد، در خانه او را رها نمی کند و این صفت «مریدین» است. شبها به جز اندکی نمی آرامد و این از صفت های «محبین» و دوستداران است.رانده می شود و ستم می بیند ولی اگر او را بخوانند بدون دلگیری بر می گردد و این از علامت های «خاشعین» و فروتنان است. به هر خوراک که صاحبش به او می دهد و راضی است و این حال «قانعین» است.بیشتر لب فروبسته و خاموش است و این از علامت های «خائفین» است.وقتی می میرد ارثی از او باقی نمی ماند و این حال «زاهدین» است.
(ثمین و ماء مَعین: ص 457 ؛ از کتاب لئالی الاخبار:ج 5 – ص387- 388 ؛ تحریر المواعظ العددیة، ص: 552)
حالا چه ایرادی دارد محب گنه کاری مثل من خود را با نام سگ اهل البیت علیهم السلام معرفی کند؟!
این همه در حالی که ما در وفا، اندازۀ سگ هم نبودیم. اگر باغی یا خانه ای سگی داشته باشد به محض اینکه بخواهی داخل خانه صاحب و ارباب این سگ بشوی چنان پارس می کند که جرأت رفتن به خانه او را نمی کنی چه رسد به اینکه بخواهی به صاحب این خانه اهانت کنی یا با او گلاویز شوی. ما کجا مانند سگ عمل کردیم؟ وقتی به اربابمان توهین شد کجا بودیم؟ در خانه کنار همسر و فرزندانمان؟! وقتی سامرا ویران شد کجا بودیم؟ وقتی از شبکه های ماهواره متعددا به مذهب شیعه اهانت می شود کجاییم؟ ای کاش فقط دفاع نمی کردیم. ما که در عوض اینکه به دشمنان مولایمان اجازه حمله به صاحبمان ندهیم، تو روی صاحبمان ایستادیم. این جاست که باید گفت حیف از سگ که ما خود را با نام او بخوانیم !!!!
آری،
سگ نجس العین است و دست خیس زدن به او، سبب نجس شدن دست می شود. اما همین سگ با همین خباثت می تواند به مرتبه ای برسد که اگر بخواهی دست به اسم آن بگذاری باید وضو بگیری و مطهر باشی. و آن سگ اصحاب کهف است که اسم او در قرآن ذکر شده است:
و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید
و سگشان (به حالت پاسبانی) دو دست خویش بر درگاه (غار) گشاده بود.
رستگار آمد سگی کو شد سگ اصحاب کهف من سگ آل علی ام چون نباشم رستگار؟