عین لام

خدایا ممنونم بابت این آرامش....
دریای دلم آروومه اما مواج....
میخوام همیشه این شکلی باشه....
تنهام نزار...
خدایا دعا میکنم برای دل مواج و خونین بچه های غزه..
کمکشون کن....
گرچه میدوونم اوونا هم آروومن اما سخته براشون....
خداجوونم گرچه تو همراهموونی و داری به همه ی مسلموونا و بچه شیعه های پر مدعا ثابت میکنی..
ثابت میکنی که اگر عاشورا بوودند حسین را تنها میزاشتن...
خدایا دست منو بگیر تا منم یاور حسینها و طفلان حسین های امروز باشم....
هر روز عاشوراست و الآن عاشورایی در غزه برپاست.....
علی اصغر ها...
چه علی اکبرها.....
و چه حسینهایی بر سر نیزه هایی....
گر چه نیزه ها هم تاب ایساتادن را نداشته و بر خاک زانو زده اند...
سر ها این بار غرق خوون روی خاک است....
و شامیان...
میشنوی جشن گرفته اند...
صدای خنده هایشان...
و اما صدای گریه ی کسانی که فقط گریه کردند!!!
آخر حسین را تنها گذاشتند....
به حال خودشان گریه میکنند یا حسین معلووم نیست.....
خدایا کمکم کن کارم فقط گریه نباشد....

سلام

اتفاقا سفره بدجوری رنگینه

منتهی ما دنیایی میبینیم و فکر میکنیم وحتی انتظار داریم

واگر ملامتی هم هست بر این دل دنیایی ماست که خدایی نیست

التماس دعا