روزهای پایانی

دو ماه عزاداری

نزدیک می شود و

من شدیدا

دست و پای خود را

گم کرده ام

به فردای

خالی از هر هدف و

استراتژی می اندیشم!

و روزهایی را می بینم

که قرار است

هر روز 

در من تکرار شوند!

طلوع و غروبی تکراری

خوابیدن و بیدارشدنی هر روزه!