نه دستم به نوشتن می رود
نه چشمم به اشک ریختن!
حال و روز بدی است
به اطرافیان می گوییم مرده ام!
می خندند و می گویند
نه شیخ زود است!
چرا کسی باور نمی کند
مرگ مرا؟
نه دستم به نوشتن می رود
نه چشمم به اشک ریختن!
حال و روز بدی است
به اطرافیان می گوییم مرده ام!
می خندند و می گویند
نه شیخ زود است!
چرا کسی باور نمی کند
مرگ مرا؟
آخر عشق به از اول عشق
قاصدک
سایتون کم نشه ان شاءالله
من هنوز خودم هم باورم نشده که مرده ام!