معذرت خواهی وقتی ارزش دارد
که انجامش سخت باشد.
باعجله صدا زد دستگیره ها اونجان /
کابینت پایین و باز کردم /
دست بردم یکی از اون همه رو بیرون کشیدم /
دیدم خیلی اشناست /
آره خودش بود /
آستین پیراهن نوی دیروز.
دیری نگذشت کیسه های زباله به او هجوم آوردند.
که با سکه ای ، دقایقی بالا و پایین می پریدند
و حالا خود را برای رسیدن به سکه ای تمام عمر بالا و پایین می پرم!