شیطان هم برایم
اذان اول وقت می گوید
او هم فهمیده است که با این نمازهایم
دورتر می شوم از تو
شیطان هم برایم
اذان اول وقت می گوید
او هم فهمیده است که با این نمازهایم
دورتر می شوم از تو
هرچه دلت می خواهد
صبح،ظهر،مغرب
صدای قرآن و دعا و اذان را زیاد کن!!
تا ولوم آخر!
آخرِآخرِ
چرا که من
خیلی وقت است
از گوش در آورده ام!!
سمعکم را
تا مغرب می خوابیم...
ربنایی که دیگر پخش هم نمی شود ، می شنویم!!
اذان اردبیلی جان به لبمان می کند و بعد
خرمایی تعارف به هم
با حسی غریب می گوییم:
"قبول باشد"
و دوباره تا سحر می خوریم
تا مغرب می خوابیم!
اذان با صدای علی اکبر
سپاه را بهم می ریزد...
الله اکبرش را اصحاب حسین
علی اکبر می شنوند!!!
از مساجد شهر شام به گوش می رسد...
به اهل خرابه خرده می گرفتند
"چرا با شنیدن اذان،
صدای ضجه ی تان بلند می شود؟!"
با هق هق شان جواب دادند
"موذن دارد می گوید
اشهدان محمدرسول الله"
از طلوع خورشید تا اذان ظهر
متحیر پرسید
"کیست این نوجوان، ده ساله؟"
جواب شنید:
موسی بن جعفر است.
پسر امام صادق.