چانه زدیم
برای خلاصی از جهنم زده بودیم...
امان را گرفته بودیم تا حالا
خلصنا من النار یارب!!
افتاده دنبالمان...
و بهشت
خط پایانِ پیش روست
لعنت بر این تردید لعنتی!!
آتش جهنم به احترامش خاموش شد...
از همان روز
اهل دوزخ هم
عاشق حسین شدند...
سند زندۀ این ادعا
خودم هستم!!
منبع:
اعیان الشّیعة : ج 1، ص 562 - 510،
بحارالا نوار:، ج 43، ص 240 و 243.
آنقدر که به خنده می گفتند
"اینجا را ببینید
حسین بال در اورده است...
گویا می خواهد پرواز کند
تا جهنم پیش بابایش"
و بلند بلند می خندیدند
و باد همچنان تکان می داد پَر "تیرها" را
نوک زبان را به بینی بزنند.
متعجب پرسیدم "چه خبر است این جا؟"
گفتند "مگر نشنیدی ؟
روایت است هرکه چنین کند
جهنمی نیست!!"
این قوم را هدایت کردند
فقط کار اوست،
کار امام نقی...
وقتی شنیدم،
چند طبقه دارد جهنم
خوش حال از اینکه،
انجا دیگر باهم نیستیم.