عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت علی اصغر» ثبت شده است

سقا

شش ماهه میخواست

سقایی کند

با اشک چشمش...

که حرمله دستش را خواند!!

۲۵ مرداد ۹۱ ، ۰۰:۰۳ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

اولش است...

و حسین خون شش ماهه را

به آسمان پرتاب کرد

و خدا گفت

"بس است دیگر..."

لبخندی زد حسین و گفت

"خدا تازه این اولش است..."

۲۰ مرداد ۹۱ ، ۰۵:۳۹ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

مشک آب

حسین روی دست گرفته است

قطره قطره می چکد...

گمان کرده اند مشک آب است...

حرمله حل مسئله می کند...

بعد از پرتاب تیر،  باخنده  می گوید...

"نترسید، قنداقه ی شیرخواره بود..."

۲۷ تیر ۹۱ ، ۲۲:۱۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

سیراب کردن 6ماهه

گفت "ای قوم خودتان سیرابش کنید!!"

تیر را در آب زدند

بعد به گلویش...

۲۳ تیر ۹۱ ، ۲۳:۱۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

کربلا و مدینه

وقتی حسین می شود زهرا

کربلا هم مدینه

علی هم ایضاً محسن است و

 تیر سه شعبه، لگد

۲۳ تیر ۹۱ ، ۰۰:۴۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

مسابقه

 


"بوسه بر گلوی شش ماهه "

مسابقه ای بود که

 از حسین سبقت گرفت تیر سه شعبه!!

۲۲ تیر ۹۱ ، ۰۰:۴۱ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

لالایی

روی پایش

جای شش ماهه

برای سر حسین

لالایی می خواند رباب.

۱۰ تیر ۹۱ ، ۲۲:۵۰ ۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

خیلی دیر...

با غلاف شمشیر دارد زمین را می کَند

مزاری برای کوچکترین سرباز

  آب می زند بیرون با اینکه

عمق قبر، عرض شش ماهه ای است.




۲۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

نبش قبر

نبش قبر می شود

مزار اصغرترین علی

۲۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

رفع عطش

خواست دهان شیرخواره را ببوسد

که نگذاشتند با سه شعبه!

حرمله می گفت

 "می خواست با اب دهان کودک

رفع عطش کند حسین"

۲۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۵۸ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام