حنا همان دختری در مزرعه!
حالا تمام روزش را در بازارها پرسه می زند!
پاتوقش شده پاساژهای سانتان مانتان شهر!
بعد سالها زنده به گور شدن
یک روز در تقویم داشته باشند
به نام روز دختر
میلادت مبارک
این ماه با ماه گذشته
تفاوتی نداشت!
فقط کمی
ساعت غذایی مان
تغییر کرده است
همین!!
این را از حجاب
دخترکان می شود فهمید!!
که خدا هم به خود لرزید...
گفت"یا امیر این دختر را
به من می بخشی؟"
دیگر ،دل دخترک را ندید...
دلی که دست به دست چرخیده
و حالا با هزار اما و شاید
به او رسیده است
آنهم زوری...!!
پی نوشت:
اگر تو هم نبودی
دخترک زنِ آن کارگر افغانی
می شد!