چشم دیدن
روز مادر را نداشتند
پس برای نبودنت
نقشه ها کشیدند.
پی نوشت:
یازهرا
رد شد!
یعنی مرا ندید...
این شیوۀ قدیمی غریبه های آشناست...!
گناه انگشتش را
در چشمم فرو کرد!
از ان روز حق را نمی بینم!
بستن آب
بهانۀ کوفیان بود
برای دیدنش!
دردسرها دارد!
حسین جان
به من خرده مگیر
زهیر با دیدنت
زهیر شد!