روضه فقط روضه خوانی زینب.
هرچه می خواهد می زند زیر گریه
لحظاتی بعد در آغوش...
بچه ی برادرم
به من آموخت با گریه
از خدا
حاجت بگیرم!
حالا که شدی گریه کن حسین
هر گاه یاد حسین میکرد
گریه امانش را می برید
و نفس نفس
هق هق...
زکریا چنین بود
خدایا مرا نیز چو او کن
عمرسعد هم بخشیده می شد
وقتی که عصرعاشورا گریست.