حتی نگشتیم
تا نرم افزاری بیابیم
که حجم گناهانمان را کم کند!
خدایا
گناهانم را
به حساب این بگذار
که می خواستم
حوصله ات سر نرود!
دیشب گشتی در شهر زدیم
و کاش که نمی زدیم!
چقدر میمون نوروزی دیدیم
در کنار مهمان های نوروزی...!
دخترکان زشت رویی که به زور
هزارویک قلم آرایش هم
هنوز دیدنشان کفاره دارد!
و ضرورتا هم مصرف قرص ضدتهوع...!
و پسرکانی که افتخارشان بیرون انداختن
کمی از زیرترین لباسشان است!
و چشمانی که از چشمه های شهوت سیراب می شوند...
داریم به کجا می رویم؟!
سازوموسیقی و گناه و اختلاط
جا را برای خدا هم تنگ کرده بود!
به کارون حق می دهم خشک شود!
دیشب فهمیدم
خدا در این شهر
احساس خفگی می کند!
گفت گناه می کنم و بعد توبه...!
گفتمش چقدر آشناست این جمله
عمرسعد گفته کربلا اول
می کشم حسین را
وبعد توبه!