همیشه رفتن خوب نیست
گاهی باید ماند
مثل زیر این بیرق...
۱۲ مهر ۹۱ ، ۲۳:۵۱
۲
۰
عین لام
من سقوط می کنم
مثل ارزش ریال...!
تو صعود می کنی
عین این دلار...
۱۲ مهر ۹۱ ، ۱۸:۲۶
۱
۰
عین لام
انارها اینجا رسیده اند
و من هنوز هم نرسیده ام!!
۱۲ مهر ۹۱ ، ۱۵:۲۸
۱
۰
عین لام
کجا اسبها حیوانات نجیبی اند!؟
اگر بودند بر بدن حسین چهار نعل نمی تاختند!
۱۲ مهر ۹۱ ، ۱۳:۵۲
۲
۰
عین لام
از صحن امام رضا وارد می شوم
توقفی و سلامی کوتاه!
بعد صحن امام هادی
پرده ی مخمل سبز
را کنار می زنم
چند گام جلوتر
سمت چپ
ضریح!
بوسم نمی چسبد
به ضریحش!
صف بوسه طولانی ست!
طواف می کنم تا شاید جمعیت چو نیل شکاف بخورد!
صدا بلند می شود
"هدیه به قمربنی هاشم صلوات!"
و من دست و پایم را جمع و جور می کنم
نکند عباس آمده زیارت معصومه سلام الله علیها
۱۲ مهر ۹۱ ، ۱۳:۴۹
۳
۰
عین لام
تو را در دامن خود بزرگ می کنم
و می دانم سر انجام خود را...
همان می کنی با من که موسی با فرعون کرد!
۱۲ مهر ۹۱ ، ۰۷:۵۳
۲
۰
عین لام
۱۲ مهر ۹۱ ، ۰۷:۵۲
عین لام
اینجا آنتن نمی دهد!
گوشی می گوید
"فقط تماس های اضطراری!"
و براستی مگر جز تو،
تماس ضروری تر نیز
وجود دارد!
۱۲ مهر ۹۱ ، ۰۶:۱۷
۳
۰
عین لام
منتظر ایستاده ام
تا تو رد شوی!
هنوز خط زندگی
اینجا تک ریلی است!
۱۲ مهر ۹۱ ، ۰۵:۳۶
۰
۰
عین لام
بچه هایی که
بو می برند
از کم و کیف این دنیا!
در رحم مادر دست به خودکشی می زنند و ما از سادگی
سقط جنین می نامیم آن را!
۱۲ مهر ۹۱ ، ۰۵:۳۴
۰
۰
عین لام