شورش در سپاه حسن یعنی
آنان می خواستند
بر امام خود امامت کنند!!
رضا در آغوش جوادش جان داد
این آرزوی هر پدری است!
خصوصا اگر ان فرزند
علی اکبر باشد.
اما حسین...
ولایتعهدی برنامه ایی بود
برای خراب کردن امام!
می خواست بگویند
رضا چون نداشته
زاهد بوده است!
امام همین ها را
به مامون گفت...
که شنید از او
"یا بپذیر
یا گردنت را می زنم!"
پی نوشت:
غریب امام رضا
این روزها که نیت کردم فقط از حسن بنویسم
بارهاو بارها دیدم نوشته ام حسین!
پی نوشت:
غریب حسن
زده بود زیر گریه
"یا رسول الله چه شد؟"
با هق هق اش فهماند
حسین پیراهن نو
پوشیده است!
حسن جان!
من هم وضو گرفتنم
مثل آن پیرمرد است!
بیا با حسین
وضویم را
وضو کن!
جای چاه
با طشت که درد دل کرد
طشت را خون
فرا گرفت!
پی نوشت:
غریب حسن