عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

حُر

او که راه بر حسین بست
در راه حسین به خون نشست
۱۸ مهر ۹۱ ، ۰۰:۵۶ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

غنیمت

دعا دعا می کردند
حسین چون حسن صلح نکند
چرا که انوقت
از غنیمت جنگ بی بهره می ماندند!
۱۸ مهر ۹۱ ، ۰۰:۵۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

بازار

خط مقدم بازار است!
و جای گاز خردل،
این بار گاز بی عفتی زده اند.
بچه ها عقب کشیده اند
و در مسجد و حسینیه ها پناه گرفته اند
 اما خانواده هایشان...!
سرنوشتشان قتل عام دسته جمعی ست
زنده شده است خاطرات تلخ حلبچه


۱۷ مهر ۹۱ ، ۲۱:۱۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

طعمه

دیروز کفش پاشنه بلند
امروز کفش کتونی
قدش عوض نشده
فقط طعمه هایش فرق کرده اند!!
۱۷ مهر ۹۱ ، ۲۱:۰۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

استخاره

استخاره می زد

"بِبُرَم یا نَبُرَم؟"

که شمر با خنده گفت

"در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست!"

۱۷ مهر ۹۱ ، ۱۹:۵۳ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین لام

محتاج

خدایا
شدید محتاج توام
نمی دانم
درک می کنی مرا
چرا که احتیاج را
نچشیده ایی تا حالا !
۱۷ مهر ۹۱ ، ۱۸:۲۹ ۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
عین لام

بی نهایت

مرگ سفری است تا بی نهایت!

۱۷ مهر ۹۱ ، ۱۸:۲۷ ۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عین لام

شادی روح

حسین را کشتند فقط برای

شادی روح مشرکین مکه...


۱۷ مهر ۹۱ ، ۱۵:۲۷ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

نیازمندیها


در صفحه ی اول نیازمندیها
با تیتر بزرگ نوشته شده بود :
"به یک مترسک
با مدرک کارشناسی ارشد
نیازمندیم!
5 سال سابقه ی کار
مسلط به زبان انگلیسی
و....
۱۷ مهر ۹۱ ، ۱۰:۰۴ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین لام

حیف

می گفت

" ضرر نمی کنید

لا اقل گوش کنید

بعد..."

حیف حسین را نفهمیدند!


۱۷ مهر ۹۱ ، ۰۰:۱۴ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین لام