با اینکه می دانم
هیچ پولی ندارم
باز دستم را با امید
در جیب می کنم...
از تو هیچ چیز بعید نیست!
با اینکه می دانم
هیچ پولی ندارم
باز دستم را با امید
در جیب می کنم...
از تو هیچ چیز بعید نیست!
مرا به لجن کشیدی...
چرا دلخور باشم !
طبیب حاذقی می گفت
جواب می دهد لجن درمانی !
هم انان که سالها دنبال "بیزاری اسلامی" بودند
"بیداری اسلامی" دامنشان را گرفت!
هر ستاره یادبود زخمی ست...
برای همین بینهایت شدند ستارگان...
باز دلش آرام نشد
با خود می گفت
"کم است،خیلی کم است برای خدای محمد"
این بار جانش را به او داد...
پی نوشت:
به مناسبت وفات حضرت خدیجه
تا قبل از اینکه
به روی سنگی سیاه یا سفید
دیگران بنویسند!!