شد همنشین صدف
بعدها صدایش زدند مروارید!!!
و من استوایی!!
در زندگی اختیارش دست دیگران بود.
می گفت:خواهش می کنم اختیار دارید...
و بی اختیار از دنیا رفت.
به همین سادگی
گفتم کوه یخی شناور!!
کربلا به پا شد.
روز به روز جدیدتر می شوند
و
درمان ها
روز به روز قدیمی تر!!!
آب زلال را پس زد!!
لااقل
چگونه غرق نشدن را
یاد بگیر!
واقعیت را حقیقت معرفی کردن
--------------------------------------پی نوشت:
-1واقعیت یعنی آنچه که هستیم
-2حقیقت یعنی آنچه که باید باشیم