18 ساله
شهید شد
تا به همه بفهماند
اشبه الناس
به فاطمه هم است
علی اکبر...
18 ساله
شهید شد
تا به همه بفهماند
اشبه الناس
به فاطمه هم است
علی اکبر...
"تشنه ام پدر..."
او نگفت آب!
علی اکبر خوب می داند
خدا پیش بابا است!
اری حسین تقسیم می کند خدا را...
هیچ چشمی
مانند علی اکبر
ندیده بود
پس قرار گذاشتند
شهیدش کنند
بی مانند!
فقطعوه بالسیوف ارباً ارباً
چه بهتر
که لیلا نبود کربلا...!
حالا مگر رباب بود
با علی اصغرش
چه کردند؟!
چنان
فرق سرش را
نشانه گرفتند
که مو نمی زد
علی 10 محرم
با 19 رمضان!
نذر کرده بود
پهلویش بشود مادر بزرگی و
فرق سر هم بابا بزرگی!
به تمام اینها رسید کربلا
علی اکبر حسین...!
نگو علی اکبر
بگو حسین
خودش را
فرستاد
میدان...
عاشورا تو
چندین بار شهیدی شدی
امام شهیدم
حتی نگذاشتند
سیر دلت گریه کنی
بر سر نعش پسرت...
آدم برای هابیل
چهل شبانه روز
گریست...!