گریه ماهی ها بر تو
همان بیرون افتادن از آب است....
بیعت با یزید
بهانه ای بیش نبود
گفته بودند
"حالا بیعت کندحسین
بعد تصمیم می گیریم
با او چه کنیم!!"
شش ماهه
برنگشتن عمو را
از چشم خود می دید...
خجالتش از شهادتش پیداست!!
وقتی شش ماهه را نشد...!
حتی تلاش کرد حسین
تا "ذوالجناح" را
سیراب کند
اما باز هم نشد!
خواست
کنار خانۀ خدا
کشته نشود...
نگران از رونق افتادن
کعبه بود حسین....
پی نوشت:
رفتی بپاس حرمت کعبه به کربلا
شد کعبه حقیقی دل، کربلای تو
هر روز می رفت بقیع
بساط روضه را به پا می کرد...
این هیئت هفتگی
یادگار ام البنین است!