هیات ابن زیادی!

در هیاتی

که دغدغه مبارزه با اسراییل نباشد

ابن زیاد هم سینه می زند.

الحمدلله

فرمود:

بدانید همه  فردا

کشته خواهید شد

جواب دادند الحمدلله!!

ذلت و عزت

ذلت با تو را عزت 

و عزت بی تو را ذلت گویند .

رفت

کربلا نرفته بود.

می گفت هنوز وقت هست ...

امروز خیره  مانده ام به عکس مزارش

کربلا نرفته،رفت

چشم باز

با چشم باز

جان می دهم تا...

باسرانگشتانت

چشمانم را ببندی

ابلیس

روز عاشورا

پرواز می کرد از خوش حالی

ابلیس را می گویم!!!

شش گوشه

صد حج پیغمبر برای من ،

وقتی رسیدم پای شش گوشه!

روضه

روضه رفتن تمرین زندگی در بهشت است.

شعر برای آنها که می گویند نوکریم

شب جمعه به مادر تارسیدم

بهش گفتم دعا کن نوکرامو

باچشمای پرازاشک زیرقبه

دعاکرد تک تک سینه زنامو

***

تو گفتی کربلا گفتم بفرما

گناهت فاصله انداخت اما

توجاموندی و من جات گریه کردم

گله کردی تواز من پیش زهرا

***

یه لحظه از شما غافل نبودم

دعا کردم همیشه توی هرحال

اگه باور نداری حرف من رو

بپرس از کوفیای توی گودال

***

یه عمره من هواتو دارم اما

تورفتی از پی عشقی زمینی

رهام کردی ولی رهات نکردم

آخه ،سینه زن ام البنینی

***

یه عمری توی روضه ها نشستی

خودت گفتی غلامت شم قبوله؟

منم گفتم قبوله نوکرم باش

ولی حالا چشات دنبال پوله!

--------------------------------------------پس نوشت:

1-دلم پره از دست بعضی بچه های هیات

2-چون بر اساس سبکه یکم بالا پایین داره

3- هر کی می تونه کاملش کنه

غریب

پشت پیراهنش نوشته بود:

'حسین جان غم مخور ما هم غریبیم'.