مدینه مقتل زهرا شود
او دست به شمشیر نبرد
تا مدینه
مقتل توحید و نبوت نشود
فاطمیه
لطف مادری است
تا دست ما را
در ایام گناه الود
نوروز بگیرد.
ای مادر
بهشت زیر پای تو بود
برای همین در کوچه ها
از پا انداختن تو را...
حرف زد
گریه کرد
اه کشید
خیلی ها اشک ریختند
خجالت کشیدند
رفتند
جمعیت که رفت
وحشی ها
فرصت را مناسب دیدند و
به سمت خانه زهرا
یورش بردند
حقیقت این بار
کارش از تلخی گذشته و
خونی شد.
با حکم جلب علی
تمام راه های منتهی
به خانه اش را
محاصره کردند
در بلندگوها گفتند
علی
یا بیعت
یا اتش...!
هنوز شمارش
تمام نشده بود
که خانه را
اتش زدند
گمانم فاطمه
برای خاموش کردن
اتش امده بود
که اتش گرفت...!
برای خاموش کردن
اتش فتنه...
همان وقتی که
علی داشت
پیامبر را دفن می کرد
مهاجرین و انصار هم
دز سقیفه
زحمات پیامبر را
خاک کردند...