ورق زدی

فقط مرا ورق زدی
چند جلد بودم اما
فقط ورق
یادت باشد
فقط ورق!

دست روی تو

این روزها
دست روی هر چه گذاشتم
گفتند اسراییلی است
می ترسم حتی
دست روی تو بگذارم!

تماشا

باید بمانم
رفتنت را
تماشا
باید بروی
ماندنم را
تماشا!
و خدا
هردوی ما را
تماشا
یکی به صبر
یکی به شکر
یکی به هجر
یکی به وصل

بخند

خنجز بزن از پشت
ولی لااقل
پیش رو بخند!

ادویه

زبانت
ادویه سراست
فلفل و نمکش
بیشتر!

اعدام انقلابی

رژیم عشقت
تمام خواسته های مرا
اعدام انقلابی کرد!

سقوط من

سقوط من
در خیابان های قلبت را
هیچ خبرگزاری معتبری
منتشر نکرد.
اما چه باک
سقوط را
عشق است!

دوست داشتنی

چقدر ادم ها
دوست داشتنی هستند و
ولی ما
منتظر یک دلیل
برای تنفریم!

انتقام

دست خودم نیست
خدا دارد با من
از تو انتفام
می گیرد.

باری بازی

حرفایت را بزن
اشک هایت را بریز
و بعد خوب
سکوت مرا بشنو
حالا نوبت من است
ولی نه با تو
طرف بازی من
خطش مشغول است!