و کتک کاریهای خانوادگی!!
چشمان کبوتر خانوم کور شد...
گویا دیشب می خواسته از این ور باغچه برود آنطرف
آقای گربه دستش را می گیردو می گوید
"افتخار همراهی می دهید...!"
او هم از لج جفتش ، دست گربه را محکم فشار میدهد
صبح فقط بال هایش مانده بود و
چند پر سفید!!
کسی که انتظار داره مطالبش کپی نشن خودش هم نباید کپی کنه
مطلب رو با کمی تغییر نوشتید.یه جا دیگه دیده بودمش
درست میگم؟