با دیدن قنداقه حسینش گریه کرد محمد
می خواست فاطمه نفهمد
می گفت اشک شوق است!
پی نوشت:
شب تولد اشک!
بگویم چه باد؟
مبارک؟
۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۱۵
شیرازی
شیرینی لحظه‌های فرهادیِ من
ای از قبَلِ خون تو آزادیِ من
دنیاست حسینیه و اندوه حسین
آمیخته با گریه نوزادیِ من
زهیر توکلی
عروج
چه پر سوز نوشتید...
ایشالله بی بی(س)
هدیه دهد این صاحب قلم را کربلا
ایشالله بی بی(س)
هدیه دهد این صاحب قلم را کربلا
یه دوست
قران به روی سینه محمد است
حسین جان خنده ی ما برای تو
با گریه است!
سلطان اشک ها
میلادت مبارک!
آخرین نظرات
-
۲۸ مرداد ۰۳، ۱۲:۲۷ - عطاملک | قرارگاه سایبریسلام ایام به کام دعوت می کنم برای ...
-
۶ مرداد ۰۳، ۱۴:۰۳ - ناشناسدهانشان شکسته باد .....
-
۲۷ تیر ۰۳، ۰۹:۴۹ - میرزا مهدیاحسنت
-
۲۸ خرداد ۰۳، ۱۵:۵۱ - هیپنو تیکاز او کنار بکشی الزاما زهیر خواهی شد؟!
-
۱۱ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۸ - عطاملک | قرارگاه سایبریجناب لاری زاده سلام روزه داریتون ...
-
۲۲ اسفند ۰۲، ۰۵:۴۲ - ماه زدهیه موسیقی می تونه برای یه نفر حلال باشه برای یه نفر حرام
-
۲۲ اسفند ۰۲، ۰۰:۲۰ - عسلسلام خوبه که
-
۱۳ اسفند ۰۲، ۲۰:۰۳ - ماه زدهشاید ایستگاه صلواتی اون صادقانه تر ...
-
۱۹ بهمن ۰۲، ۱۹:۳۵ - أنارستان ...تازه آدم میفهمه همه ی اون زخم ها و ناروها ارزشش رو داشت
-
۲۷ آذر ۰۲، ۰۴:۵۸ - عطاملک | قرارگاه سایبریسلام نوشته های کوتاهتان را ...