بعد از سالها محله ما تصمیم گرفت نگهبان بزارن و هر منزلی ماهی دو هزارتومان به عنوان حقوق پرداخت کنند همان شب اول که ما در خانه نشسته بودیم دیدیم که نگهبان دوان دوان سمت ما آمد و گفت کسی را ندیدید که با چرخ فرار میکرد ما هم گفتیم نه سوال کردیم صاحب دوچرخه کیه گفت مال منه همه خندیدیم و گفتیم بدبخت مردم خانه هایشان را به کی سپردن نگهبانی که نتونه از دوچرخه اش محافظت کنه پس ....عین لام:عالی بود