تحریم

او را هم تحریم کردند

می گفتند "حق آشامیدن

قطره ایی آب نداری...

تا تسلیم شوی..."

حتی سفیرانش را ترور کردند!

اما حسین با شهادتش

بر تحریم ها غلبه کرد!

معرکه

علی اصغر را که  آورد وسط معرکه

گویا می خواهد بگوید حسین

"این را یادتان رفت..."

می خواست در راه خدا

چیزی از قلم نیفتد...!!

اشک

بچه ها منتظر بودند

عباس با مشک بیاید

اما حسین با اشک آمد

شهادت

حسین برای تو

از کوفیان شهادت خواست نه آب...

پاسداری

عباس رفت و

پاسداری از خیمه ها هم

روی دوش حسین افتاد.

یک قطره

قرار بود

یک قطره هم

به خیمه های حسین نرسد

و حالا عباس

با یک مشک پر از آب گوارا

راهی خیام است!

اینجاست که تمام جبهۀ دشمن

بسیج می شود

تا مشک زمین بخورد!

می دانستند مشک را بزنند

عباس را زده اند!

ذوالجناح

حسین بعد عباس به شریعه زد

نه اینکه خود را سیراب کند،نه! نه!

با خود می گوید:

ذوالجناح چه گناهی دارد؟!

ایده

به عباس گفت:

"باشد می روی برو

اما برای بچه ها

کمی اب!"

این بهترین ایده بود

برای دوباره دیدن عباس

ایده ایی که جواب نداد!

اسکار

کوفیان ، کربلا بود که پس از سالها

اسکار منفی ترین فیلم عالم را

از شیطان ربودند و نصیب خود کردند!!

وعده ی دروغین

حسین وعده ی دروغین پیروزی نمی دهد

بلکه بلند فریاد می زند

آنگونه که همه بشنوند

"فردا همه کشته می شوند

حتی شیرخواره!"