یادی از کربلا کرد
دندان و پیشانی اش را شکستند...
یادی از کربلا کرد
دندان و پیشانی اش را شکستند...
پولهایی که از زدوبندهای سیاسی سقیفه به دست آمد
می شود جایزه کشتن پسر پیغمبر در کربلا...
خیمه ها را متصل بهم نصب کنند
و این پیامی است روشن برای هیئت ها...
و با خود می اندیشم گویا
از همان اول
کوفیان قصد کشتن حسین را داشتند
و با نامه هایشان او را به قتلگاه کشیدند...
نماز عشا را به امامت ابن زیاد بجا اوردند...
شبیه دین داری امروز ماست
نه؟
از تو بخوانم
آیاتی بیش نخوانده
صفحه خیس شد
صفحه تار
اگر چشمانم نبود
زمین که بود در و دیوار حتی جلد کتاب
ناسخ التواریخ را ورق زدم
کاش نمی زدم
هنوز بعدها سالها نفس المهموم را تمام نکرد
بارها پریدم
صفحه ها نخواندم
چشمم خورد به صحفه ای که
که تو
تو بودی و ابن زیاد و کائن یهودی......
آه
سالهاست دست به آن صفحه نزدم
کاش با نخواندن من نمی شد آنچه شد
خواستم بارها تلاوت کنم
تلاوت آیات کربلا
آیات کوفه
آیات شام
سوره رقیه
سوره زینب
و خودت جزءجزء چون قرآن
اما کاش فقط 30 جزء بودی
انتها نداری ای بی ابتدا
ح س ی ن
درمیان ان همه دعوت نامه
برای حسین
نوشته بودند:
"اگر می خواهی بیا!!!"