روی سنگ قبرم سفارش داده ام
نام و تاریخ تولد تو را بنویسند
تا که هر وقت آمدی بر مزارم
دنیارا به کامت تلخ کنم عزیزم
برای حرام مثل نارنگی است!
اما نوبت واجبات که می شود
آقا نارگیل است!
در ساحل خونِ یاران و فرزندانش
قدم می زند حسین!
لبخندش رازی است
بین او و محبوب!
و حالا وقتش رسیده
دل را به دریا بزند
دریایی از خون و رمل
و در آن سو خدا...!
بعد از خلاصی از نظام شاهنشاهی!
دیری نپایید که انقلاب اسیر نظام بانکی شد!
22 بهمن نزدیک است!