چه زود سرد می شوی...
مثل یک لیوان چایی
باید تو را سر بکشم
تا داغ داغی...!
چه زود سرد می شوی...
مثل یک لیوان چایی
باید تو را سر بکشم
تا داغ داغی...!
تا به همه عروسک جدیدش را نشان دهد...
"بیا برای هم بمیریم..."
با عجله گفتم "اولم"
و قبل از آن
تو برایم جان داده بودی...!!
این عذاب وجدان را
انداخته ایی به جانم...
باشد بیا می خواهم اعتراف کنم...
اما فقط پیش خودت