عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

اذان شامی ها

صدای اذان بود

 از مساجد شهر شام به گوش می رسد...

به اهل خرابه خرده می گرفتند

"چرا با شنیدن اذان،

صدای ضجه ی تان بلند می شود؟!"

با هق هق شان جواب دادند

"موذن دارد می گوید

اشهدان محمدرسول الله"


۰۷ تیر ۹۱ ، ۲۲:۱۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

نمازجماعت


جگرشیر دارند

اینان که نماز را فرادی می خوانند

 خودم را لابه لای مردم قایم می کنم

نعمتی است نماز جماعت هم...

۰۷ تیر ۹۱ ، ۲۰:۰۸ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

بهترین هدیه

خدا تو را به من هدیه داد

و تو  خدا را...

تو بهترین هدیه بودی یا خدا؟

۰۷ تیر ۹۱ ، ۱۲:۰۰ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

نقاشی خدا

پنجره ی اتاقت...

تابلویی است هنری

که نقاشش خداست

۰۶ تیر ۹۱ ، ۲۳:۰۶ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

فقط

می گفت "فقت من می دانم!!"

گفتمش: لااقل بدان

با "طا" نوشته می شود فقط !!

۰۵ تیر ۹۱ ، ۱۸:۲۳ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

تراش اعصاب

یک ریز حرف زدنت

چون سنگ جتی است

که اعصابم را تراش می دهد...

۰۵ تیر ۹۱ ، ۱۸:۱۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

فرمول ساخت

مشتی گِل با قطره ایی از عشقت

فرمول ساخت این دل ماست!

۰۵ تیر ۹۱ ، ۱۲:۰۷ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

اختلاف

من دل تنگ و تو دل سنگ

اختلاف ناچیزی نیست

یک حرف!!

۰۵ تیر ۹۱ ، ۱۱:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

رازهای برملا

تمام رازهایم را

در خیابان ریخته بود...

از آن روز صدایش می زنم

"جیب سوراخ"

۰۵ تیر ۹۱ ، ۱۱:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

غذای سگها

دل داد

به صیادی

که غذای سگهایش

دل بود.

۰۵ تیر ۹۱ ، ۰۱:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام