عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

بهشتیان

صحنه ی باشکوهی است

ورودمان به بهشت

پشت سر فاطمه...

۲۹ فروردين ۹۱ ، ۲۲:۰۷ ۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

انتقام

زهرا جان،

انتقامت از دشمنان علی

شفاعتمان باشد.

۲۹ فروردين ۹۱ ، ۲۱:۵۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

دخترخوانده

زهرا جان

آنقدر دلربایی کرده ای

تا تو را پذیرفت

به دخترخواندگی اش ، خدا

۲۹ فروردين ۹۱ ، ۲۱:۵۵ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین لام

مناجات

خدا جان

خودت را در دلم بزرگ کن

  تا جایی برای خودم نباشد.

پی نوشت:

ممنون از اینکه وقت برایم می گذاری

تا حرفهای بچه گانم را بشنوی

به امید روزی که بگویم

خدای من

و بشنوم

جانم.

۲۹ فروردين ۹۱ ، ۲۱:۵۲ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

خانه داری

مناصب حکومت را که تقسیم کردند

با نیشخند می گفتند

"خانه داری هم برای علی..."

۲۹ فروردين ۹۱ ، ۱۴:۲۲ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

مادرآب

به دلش مانده بود

روزی دست مادر آب دهد...

 مادر می گفت"آب"

حسن و زینب از جا می پریدند...

تا مبادا حسین...

آخرین بار که برای مادر آب برده بود...

نفس زهرا بالا  نیامده بود از گریه...

۲۹ فروردين ۹۱ ، ۱۴:۱۲ ۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

گریه...


این روزها بیشتر.

تا علی را می دید.

دست خودش هم نبود

بارها به خودش قول داده بود

جلوی علی...

اما نمی شد

گریه اش تمامی نداشت...

۲۹ فروردين ۹۱ ، ۱۴:۰۶ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

مثل خودش

سالها بود

دنبال کسی می گشت

مثل خودش

دیروز دیدمش...

در آغوشش گرفته بود

سگی را...

۲۹ فروردين ۹۱ ، ۱۴:۰۱ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

ولدی

برای سیراب کردن بچه های فاطمه

به شریعه میزند...

که فاطمه سیرابش می کند

با واژه "ولدی..."

همانجا سجده شکر به جدا می اورد...

و تو خیال می کنی از مرکب افتاده است عباس.

پی نوشت:

حتی به خود اجازه نمی داد

چنین آرزو کند

پسرفاطمه گشتن...

کربلا،سرزمین آرزوهاست.

۲۹ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۳۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

حسینم

بعد از عاشورا

ام البنین فقط می گفت "حسینم..."

شنیده بود عاشورا،برای عباسش

مادری کرده زهرا...

۲۹ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۳۰ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام