و دست به قلم می شود را نویسنده گویند.
یعنی هنوز خدا اعتماد ندارد
به من و تو...
پس چرا سزای مرا می دهی باسنگ!!
تو
عطش رسیدن به خدا را داری
من
عطش یاری تو را
آب
عطش لبهای تو را
بنی امیه
عطش انتقام بدرواحد را
عمرسعد
عطش حکومت را
کوفیان
عطش پول وسکه را
......
انکار تو بود...