شش ماهه را سمت خدا گرفت نه کوفیان...
زمزمه می کند حسین
"یا رازِقَ الطِّفلِ الصَّغیرِ"
شش ماهه را سمت خدا گرفت نه کوفیان...
زمزمه می کند حسین
"یا رازِقَ الطِّفلِ الصَّغیرِ"
شش ماهه را
دست تو می دادند
تا آرامش کنی
چه می گفتی به او؟
علی اصغر صبور باش؟!
شیرخواره ات از تشنگی بمیرد
یا با تیر حرمله...؟"
گویا می خواهد بگوید حسین
"این را یادتان رفت..."
می خواست در راه خدا
چیزی از قلم نیفتد...!!
مشک را به سینه ی عباس،
و شش ماهه را به سینه حسین دوختند....
شش ماهه را
روی دستان حسین
قاپیدند با سه شعبه...
از هل من ناصر حسین
کاری تر بود
برای همین
گلویت را
نشانه گرفت حرمله