"باشد می روی برو
اما برای بچه ها
کمی اب!"
این بهترین ایده بود
برای دوباره دیدن عباس
ایده ایی که جواب نداد!
"باشد می روی برو
اما برای بچه ها
کمی اب!"
این بهترین ایده بود
برای دوباره دیدن عباس
ایده ایی که جواب نداد!
اسکار منفی ترین فیلم عالم را
از شیطان ربودند و نصیب خود کردند!!
بلکه بلند فریاد می زند
آنگونه که همه بشنوند
"فردا همه کشته می شوند
حتی شیرخواره!"
از سربازخانه ها نیرو نمی برد
او دور خود جمع کرده است
فقط بسیجی ها داوطلب را
از خصائص اصحابش بود!
نه ما که با چرتکه و ماشین حساب
نذوراتمان را حساب می کنیم و بعد
به رخش می کشیم
در اولین گره!!
هر شب حسین
همه را جمع می کند
حتی من و تو را
و بعد از کم کردن نور خیمه،می گوید:
"ماندن یا رفتن
اختیار با خودتان است!؟ "
نعمت عباس را
حسین چگونه ادا کند؟!"
نمی دانم شاید این
از مناجاتهای حسین بوده است
در شب عاشورا !
از هر کس چیزی را
از عباس اول دستانش را
بعد چشمانش را
مکثی کرد!
دلش نیامد
سرش را هم نَبَرَد...!
وقتی خدایش را در انجا هم نمی یابد
سر به صحرا و بیابان ها می گذارد
و از آنجا که جوینده یابنده است
حسین هم خدا را می یابد
اما درون گودی قتلگاه!!